تاریخ : دوشنبه 89/4/7 ساعت: 8:58 صبح
توحید ملک زاده دیلمقانی
به اعتقاد دانشمندان، انسان های باستان به سبب عدم آشنایی با ماهیت طبیعت و برای درک مفاهیم بنیادین طبیعت و توجیه پاره ای از معلولات در جامعه به تخیل و سمبول سازی می پرداختند. بدین سبب است که مطالعه سمبولیسم در انسانهای باستان به نحو بارزی تفکر و اندیشه انسانهای باستان را آشکار می سازد.
در این میان ترکان باستان به سبب ارتباط دامنه دار مادی و معنوی با طبیعت همگام با سایر ملل جهان از طبیعت و آثار آن بهره مند شده و در سمبولهای خود بکار برده اند. زندگی عمدتاً کوچ نشینی ترکان همراه با بهره مندی فراوان از طبیعت ، همراه با تفکرات به ترتیب زمانی آنیمیسمی ، توتمیسمی و شامانیسمی ترکان، گرایش به سمبولیسم را در جوامع ترک ارمغان اورده است. سمبولیسم هلال که امروزه نیز علامت اقتدار و نهاد رسمی ترکان می باشد از این جمله است.
ماه در میان ترکان باستان جنبه ی خدایی داشته و مقدس شمرده می شد. از دیگر سو در زندگی دامداری و کوچ نشینی ترکان نیز همواره قوچ به عنوان سمبل قدرت، نیرو و تولید مثل مورد توجه قرار داشته است. مشابهت ظاهری هلال و شاخ و هم ترازی معنوی بودن این دو عنصر سبب گردیده هلال و شاخ حیوان نسل به نسل از ترکان باستان به ترکان بعدی منتقل و بعدها از طریق خلافت ترکان عثمانی به میان سایر ملل ترک اما مسلمان رسوخ یافته و به صورت علامت رسمی این کشورها درآید.
امروزه نماد رسمی کشورهای زیر هلال می باشد. آذربایجان، ترکیه، قبرس، اوزبکستان، ترکمنستان، ترکستان شرقی، تاتارستان، جمهوری ایتیل ، جمهوری قاراقالپاق، جمهوری قوموق، ترکان کرکوک و کشورهای مسلمان پاکستان، لیبی، تونس، مالایا و موریتانی. بررسی تاریخی سمبولیسم هلال یا شاخ در میان ترکان امروزه تمام محققین تاریخ تمدن، اولین تمدن بشری را از آن سومریان پروتو تورک می دانند.
در داستان مشهور ترکان سومر یعنی قیل قمیش که محققین آنرا اولین و به عبارت دیگر مادر داستانهای حماسی جهان می دانند، قهرمان داستان یعنی قیل قمیش که دارای جنبه ی خدایی بود کلاهی از شاخ برسر داشت. در جامعه سومری نیز « نین قیرسو » که دارای جنبه ی خدایی بوده سوار بر ارابه در شهرهای سومر به سیر می پرداخت. به نوشته محققین وی نیز تاجی از شاخ که نماد اولوهیت و قدرت بود برسرداشت.
در میان عیلامیان پروتوتورک که در همسایگی آذربایجان یعنی در خوزستان فعلی می زیستند شاخ از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در سنگ نوشته ای مربوط به زبان عیلامیان میان میانه شاخ جزء مهمی از هر معبد بوده و نماد اولوهیت آن محسوب می شده است. بطوریکه شاه شیلماک اینشوشیناک در قرن 12 ق.م افتخار کرده که معبد شاخی را حفظ و احیاء کرده است. 500 سال بعد آشور بانیپال شاه آشور با افتخار به ما اعلام میکند که در جریان فتح شوش شاخهای برنزی ریخته گری شده را از زیگوارت معابد مرتفع و تپه های ترکان باستان برکنده است. خاقانهای عیلامی نیز همچون هم نژادان سومری خود همگی تاجهای مزین به شاخ بر سر داشتند. در آثار بعدی نظیر مانناها، ساکاها، اورارتوها، گوتی (قوتی)ها و غیره نیز که در موزه های مختلف جهان نگاهداری می شود خدایان و شاهان همگی، دارای تاجهای شاخ دار هستند. در مهرهای بر جای مانده از ترکان قوشان در ترکستان، خاقان ترکان تاجی مزین، به شاخ بر سردارد. در غرب اروپا نیز سالمونی پراکندگی شاخ در غارهای اروپا را به عنوان یک نماد دینی دنبال کرده است.
در میان سلاطین هیتی ساکن ترکیه امروزی نیز شاخ جهت مقاصر دینی و مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است. در افسانه ها و داستانهای ترکان قدیم نیز شخصیتهای ملی _ مذهبی دارای تاج شاخ دار بوده اند مثلاً قهرمان ترکان ساکایی که در شاهنامه تحت عنوان رستم تجلی شده است دارای کلاهی شاخ دار بوده یا حتی شخصیتهای تاریخی نظیر اسکندر در فولکلور آذربایجان شاخ دار تصویر شده اند مانند داستان بوینوزلو اسکندر( اسکندر شاخدار ). در کتیبه های اقوام پرسید (پارس) که به صورت کاملاً رعیتی و شبانی در قلمرو پهناور خاقانات عیلامی می زیستند اهورامزدا در سر هر کتیبه ای جلوه گر است. در سر اهورامزدا نیز شاخ متجلی است. حتی در حجاری ستونی در پاسارگاد قرن ششم ق.م تصویر کوروش با دو شاخ دیده می شود. این امر نشان می دهد که سمبولیسم و تفکرات ترکان باستان به سبب قدرتمندی و پتانسیل قوی فرهنگ و تمدن ترکان باستان خود بخود از طرف ملل دیگر از جمله پرسیدها (درایران غالباً پارس می گویند) و اروپائیان و فارس های امروزین جنوب فبول شده و با افتخار آنرا در نمادهای خود بکار برده اند. در میان اشکانیان نیز شاخ سمبل اقتدار و قدرت بوده است .
در ترکان بعد از اسلام نیز این سمبل کماکان وجود داشته سلاطین غزنوی که از ترکان قینیق لی بودند کلاه دو شاخ را نماد حکومت خود می دانستند.
در دوران اقتدار ترکان سلجوقی و تشکیل امپراطوری عظیم سلجوقی هنر طغرایی که ملهم از عناصر هلال ماه و شاخ و کمان بود به عنوان امضاء و نماد سلاطین سلجوقی خودنمایی کرده و شکل کمان که شکل تصیح یافته و مرتب شده هلال ماه و شاخ ترکان می باشد برای ترکان اوغوز به مثابه ی سمبول عمل میکند.
شاه اسماعیل صفوی مؤسس امپراطوری عظیم صفوی در آذربایجان و شاعر توانای ادبیات کلاسیک آذربایجان اقتدار خود را با تزیین مناره ای با شاخ قوچهای شکاری در خوی به نمایش می گذارد. حتی امروزه در بام بسیاری از خانه های روستایی آذربایجان، شاخ به عنوان نماد برتری و قدرت و دافع بلا، با شکوه هر چه تمامتر خودنمایی می کند. تأثیر این تفکر در میان فارسها نیز چشمگیر است. بطوریکه ارزقی هروی از شاعران فارسی می نویسد: هر برج و حصار که شاخ گوزن داشت پنهان شد از نهیب خدنگ تو تا چندی پیش در آذربایجان ماه گرفتگی سمبول شکست ترکان قلمداد می شد و حتی در سلماس برای دفع این بلا و آزادی هلال از دست اژدها و شیاطین ظروف مسین را با شدت تمام می کوبیدند تا به زعم خویش این سمبول ترکان و آن زمان ترکان عثمانی را از زوال نجات دهند.
1. ملک زاده دیلمقانی، توحید، سلماس در سیر تاریخ و فرهنگ آذربایجان _سلماس 13782. کریمی _ محمد رضا، ادبیات باستان آذربایجان، تبریز 1358
3. ذهتابی شبستری، محمد تقی ، ایران تورکلرین اسکی تاریخی، تبریز 1377
4. هنیتس، دنیای گمشده ی عیلام، فیروز نیما، انتشارات علمی و فرهنگی تهران 1371 ، ص 65
5. موزه ایران باستان تهران
6. بهزادی، رقیه، قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران ، تهران 1373، ص 162
7. همان ، ص 163
8. کویاجی، افسانه های ایران و چین باستان ، تهران 1362
9. داماندایف، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی ، روحی اربابی، چاپ دوم تهران 1373
10. گزنفون، سیرت کوروش کبیر، وحید مازندرانی، تهران 1350
11. گلی، امین الله، سیری در تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمنها ، تهران 1370 12. ملک زاده دیلمقانی13. ملک زاده دیلمقانی
|
+| نویسنده :حسین ملکی
|
نظر